یک زندگی شغلی معمولاً شامل حدود دو هزار هفته کاری است و اینکه این زمان را چگونه میگذرانید، از مهمترین تصمیمهای زندگیتان به شمار میآید. بااینحال، میلیونها نفر در مشاغلی گیر افتادهاند که یا کسلکنندهاند، یا بیمعنا و حتی در مواردی مضر. اما برای این هدررفتِ استعداد، راهحلی وجود دارد که بلندپروازی اخلاقی نام دارد. بلندپروازی اخلاقی یعنی اراده برای در زمرة بهترینها بودن، اما با معیارهایی متفاوت از موفقیت. نه عنوان پرزرقوبرق، نه حقوق کلان و نه دفتر گوشهای شیک؛ بلکه شغلی که وقف یافتن بهترین راهحلها برای بزرگترین مشکلات جهان پیرامونتان باشد ــ چه مبارزه با تغییرات اقلیمی، چه پایاندادن به بیماریهای همهگیر و چه رویارویی با تبعیضهای نژادی و جنسیتی.
در کتاب بلندپروازی اخلاقی، روتگر برگمن نشان میدهد که چگونه تعریفهای رایج ما از موفقیت هم به خودمان آسیب میزند و هم به سیاره زمین. او توضیح میدهد که اگر نگاهمان را از منفعت شخصی به سود جمعی تغییر دهیم، به جنبشی روبهرشد خواهیم پیوست که پیشگامانش همین حالا در حال زندگیکردن بر اساس این بینش هستند؛ سازندگان، حلکنندگان مشکلات و عملگرایانی که راهی متفاوت و کمتر پیموده را برگزیدهاند. کتاب در 258 صفحه و 10 فصل بدین شرح نگاشته شده:
پیشگفتار: شادترین مغز روی زمین ۱. نه، تو همینطوری که هستی کافی نیستی ۲. آستانة عملکردن را پایین بیاور ۳. به یک فرقه بپیوند (فرقة خودت را بساز) ۴. پیروزی را وظیفۀ اخلاقی خود بدان ۵. یاد بگیر روی جدولهای اکسل اشک بریزی ۶. در هاگوارتزِ نیکوکاران ثبتنام کن ۷. کشف کن دنیا به چه چیزی نیاز دارد و آن را عملی کن ۸. یک جان را نجات بده. حالا فقط با ۴٬۹۹۹ دلار! ۹. دایرة اخلاقیات را گسترش بده ۱۰. کاری کن که تاریخنگاران آینده به تو افتخار کنند پایانبخش: از کجا بفهمی که به اندازه کافی کار انجام دادهای؟